ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
« آواز عاشقانهی دختر دیوانه »
سیلویا پلات
برگردان: ملیحه بهارلو
چشمهایم را میبندم و همهی جهان میمیرد ؛
پلکهایم را میگشایم و همه چیز دوباره زاده میشود.
( فکر میکنم که تو را در ذهنام ساختهام. )
ستارهها، آبی و سرخ، برای رقص بیرون میروند،
و سیاهی مطلق در درون میتازد:
چشمهایم را میبندم و تمام جهان میمیرد.
خواب دیدهام که در خواب افسونم کردی
و آواز ماه غمگین را خواندی، و مرا دیوانهوار بوسیدی.
(فکر میکنم که تو را در ذهنام ساختهام. )
خدا از آسمان برمیگردد، آتش جهنم محو میشود:
فرشتهها و شیطان بیرون میروند:
چشمهایم را میبندم و تمام جهان میمیرد.
تصور میکنم تو از راهی که گفتی، باز میگردی،
اما من پیر میشوم و نامت را فراموش میکنم.
( فکر میکنم که تو را در ذهنام ساختهام. )
باید به جای تو عاشق مرغ توفان میشدم؛
بهر حال هنگام بهار، آنها دوباره برمیگردند و آواز میخوانند.
چشمهایم را میبندم و همهی جهان میمیرد.
(فکر میکنم که تو را در ذهنام ساختهام. )