من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

" و خدائی در این نزدیکیست"


Photo by:Pooneh.Shahi


و خدائی که در این نزدیکیست

پای هر لرزش قلب

پای هر احساسم

پای هر ریزش اشک

پای هر عهد شکسته  ای

که

من بشکستم

پای هر دار مکافات عمل

پای هر جنگ سپیدار و  تبر

...

و

خدائی

که

 در این نزدیکیست

که

 به من نزدیک است

...

چه قدر خوب

که

 او

می داند

خبر از عمق وجود من و تو

ازهمان نیت خیر

از همان نیت شر

...

فقط

او

می داند

عمق اندوه زنی زندانی  

پشت میله  و قفس

...

فقط

او

می داند

خبر از

 لغزش پای من و تو

سرمیدان هوس

خبر از

 نیت قیمه های نذری  

ته کوچه های پست

خبر از

 دادن نذری

 به یه عده  ؛ عبث

...

فقط

او می داند

چه کسی

 دست بیآ لوده  به خصم

...

ته فریاد غضب آ لود ه ی  من

از سر خشم

چه کسی پنهان است

...

فقط

او می داند

عمق  احساس عجیبم

به یک شاخه ی خشکیده

 در انبوه

طراوت  زده

 در

جنگل سبز

...

فقط

او می داند

راز اشکهای   من

 و

 خنده ی تو

در دل شب

...

فقط

او

می داند

دل من پر شده از حسرت کوچ

...

و تو هم می دانی

همگی می دانیم

که خدائی در این نزدیکیست

...

پای هر شعر و کلام

پای هر حیله و دام

پای هر قهقهه ی بی هنگام

پای هر خیر و شر بی فرجام

پای هر آبادی

یا  همین شعر

 و

همین لحظه

که

تو می خوانی

...

که

 خدائی در این نزدیکیست ...


"پونه شاهی "


14 آذر 95

نظرات 4 + ارسال نظر
میثم پنج‌شنبه 18 آذر 1395 ساعت 10:30

سلام
چه شعری بود این
گمانم کولاک بود!
عالی پونه عالی
جوابی برای این شعر نیست.

سلام و درود
ممنونم اینقد تعریف نکنید شرمنده میشم
لطف داری و بزرگواری
درود درود درود

محمد.ب چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت 18:10 http://vilebakhtiari1394.blogfa.com/

سلام و و ممنون از تبریکتان در وبم وتعجب میکنم که این بانو که از دوستان شما و بقیه دوستان هست چرا اینقدر برای شما ناشناس مانده و شما چرا حرکتی انجام ندادید

سلام و درود
من زیاد کسی رو نمیشناسم فقط عزیزانی که میان وبلاگم و پیامی میذارند ولی چون دوست شما بود تبریک گفتم انشاالله موفق و موید باشند و سلامت و همچنین شما

خسرو چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت 14:34

. درود و صد درود . . . ولی چشم ما را که کور کردی
. مگر پول جوهر میدهی . . یک
. کم درشت تر . . [ اصلا فرمی برای ثبت اشعارت
. طراحی کن . این به زیبایی و فهم شعر به مخاطب
. و جلب توجه کمک خواهد کرد ] نه ، خدایی . خودت
. زجر نمیکشی . . وقتی به سختی می خوانی . .
. لذت شعر را درک نمی کنی . خسته می شوی
. و . . . حیف است . مانند این شعرها را اینطور
. . . بی خیلانه [ خواستم بنویسم با بی سلیقه گری ]
. دیدم خوب نیست . .
. همین شعر را قالب بندی کن . همین را . . نتیجه
. را ببینیم ......... متشکرم .

سلام بر جناب خسرو خوان
حق داری اول درشت نوشتم بعد ریزش کردم چشم الان اصلاحش میکنم ولی نگفتی چطور بود خود شعر

محزونی چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت 14:30

وخدائی که مدامی اینجاست
پونه عزیز طوفان بپا کردی نه آن کوته نگاری ونه این طویل مکتوب
***
آری اگر اعتقاد به وجود حضرت دوست باشد واقعا اینسان است
شاید قبلا این دوبیت بنده را خوانده باشی ولی تکرارش خالی از لطف نیست
******
هر وقت دلم می گیرد از دست زمانه
با خویش می گویم هزاران داد وبیداد
اما بنا گه از درون آید ندائی
خاموش شو،شاید خدا را بردی از یاد

موفق باشید

سلام و درود استاد
ممنونم بنده نوازی فرمودید
شعر طولانی در ابتدای شروع به وبلاگ نویسی گذاشته ام یه چند تایی شونو خودم خیلی دوست دارم یکی شعر "ماهیها هم عاشق می شوند " و یکی هم شعر " خواب" ...
ممنونم از حوصله و خوانش این شعر طولانی
سپاس از محبتتون
هیچ وقت شعرای من به گرد پای تک بیتی از شما نمی رسه شما عالی شعر می گید درود بر شما وقلمتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد