من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"فرشته ها هرگز نمیمیرند"



من فرشته ها را دیدم.
یک بال آتش و یک بال خاکستر
بر فراز پلاسکو می پریدند ،می سوختند و خاکستر می شدند .
میدیدم و پرنده ای در من خود را با شدت به قفسه ی سینه ام می زد تا بزند به دل آسمان بپردوبرود و با بالهایش خاموش کند بالهای فرشته هایی با یک بال آتش و یک بال خاکستر را . می پرید و اوج نمی گرفت.
پرنده ی جای گرفته در قفسه ی سینه ام بی پرواز ترین پرنده ی روی زمین بود.
سوختند و سوخت...
آنها یکبار و پرنده ی وجود من تا زمانی که زنده خواهم بود ؛هر روز هر سال با دیدن هر آتش نشان .
فرشته ها هرگز نمی میرند .
با یک بال آتش و یک بال خاکستر؛  از آتش به خاکستر و از خاکستر به بهشت تبدیل می شوند . 

+دنبال هیچ فرشته ای نگرد فرشته یعنی آتش نشان...

"پونه شاهی "

1395/11/01

نظرات 12 + ارسال نظر
نفیسه پنج‌شنبه 14 بهمن 1395 ساعت 12:02

سلام پونه جون,روز سرد و برفیت بخیر

سلام نفیسه جون ممنونم روز و هفته تو هم بخیر و خوشی عزیز دلم

مجید چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت 17:11 http://vafadarfaz.blogfa.com/

سلام پونه
تو هنوز تو پلاسکویی؟؟

بابا خدا بیامرزتشون همشون رو دفن کردن رفتن
بیا بیرون

سلام و درود
بله هنوز هم غمگینم ...

طاهره شاهی چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت 13:07

پونه جان بسیار عالی
موفق باسی و پایدار ای سراسر مهر و محبت

به به خانم دکتر عزیز
ممنونم دیدم وبلاگم پر نور و معطر شده عزیز دلمی ضمنا" وبلاگت خیلی پر باره خیلی دوستش دارم شاید بعضی مطالبشو دزدیم به اشتراک با بقیه گذاشتم بخصوص مطلب اردکهای پلاستیکی من هم به همین نتیجه رسیدم که تو مطلبت گذاشته بودی من مطمینم تو مهربونترین خواهر دنیایی

گنجینه خلوت من سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 10:57 http://marjandabiri.blogfa.com/

سلام
شاید خاک سرد باشه و دردها بعد از مدتی ، نه اینکه التیام بلکه کمر نگ تر بشه اما این زخم رو با کدوم واژه یا درمان میشه التیامش داد؟
روزهایی که گذشت نه باور کردنی اند و نه کتمان شده !!!
فاجعه ای به بزرگی یک قرن درد و حسرت و آه و کودکانی که بی پایه واصل داغدار پدرانی هستند که هنوز معنای نبودن را نمی فهمند .
و زنانی که گرمای دست و بوی نان دیشب همسرانشان در جای جای خانه پراکنده شده و درد رو باید در یخبندان نگاههایی پیدا کنند که پر از غمه
هیچ واژه ای را یارای تسلای این اندوه بزرگ نیست جز اینکه خدایا اگر درد دادی و زخم درمانش عطا بفرما!!!

سلام و درود بر مرجان عزیزم
شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی...
حرفهایی هست برای نگفتن و حرفهایی هست برای گفتن ...یک ملت رو غنگین کردند ؛ دلمرده کردند ؛ و داغدار تا هر آتش نشانی ببینی یادشون میکنی این چیزی بود چون پخش مستقیم شد نشد نشون ندن ولی فاجعه قطار نیشابور بمراتب وحشتناکتر و خوفتاکتر بود مثل یک انفجار هسته ای مهیب هنوز از ذهن ها و خاطره ها پاک نشده یک روستا با مردمش رفت رو هوا و 24 آتش نشان وتنی از مسئولین شهری از جمله مهندس نجار که پروژه بزرگ پل اتوبان رو در دست داشت تو این فاجعه جان خودشون رو از دست دادند . این حادثه داغ مردم شهر منو تازه تر کرد .
ممنونم مرجان عزیزم به امید روزی که مرگ آدمها برای تک تک مسئولین از مبارزات انتخاباتیشون مهمتر باشه .
به امید روزی که عدل در جهان برقرار بشه و آرامش و صلح و امنیت همه جهانی باشه

خسرو یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 22:28 http://khane8tom.blogsky.com

. درود . تصاویر اولیه از آتش با دود سفید !! و تخلیه
. سفارات خانه های اطراف . و فرو نشستن عمودی
. آدمی را به تفکری . . . که . . .... چرا طبیعی خراب
. و یا . . آوار نشد ؟؟ . . و چرا عمودی . . .
. عجب بد بینی هستم

درود . معمولاتخریبهای ایران عمودیه در جا تخریبت می کنند نمیذارند از جات تکون بخوری

خسرو یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 21:44

. آنگاه که غول بی رحم آتش میدرید و می سوزاند .
. جوانمردان ایثارگر برای صدها مرد و زن و کودک . زندگی
. دوباره ای را ارمغان آوردن . . گر چه خود . چونان
. خورشیدی بی غروب در قلوب انسان ها ماندگار شدند .
. . . . . . . . .
. آنگاه که باران داستان آتش نشانان ایثارگر را می گوید
. ناودانه های کوچه غمگینانه ترین ترانه ها را می خوانند
. رهگذران می دانند ابرها شجاعان را می بارند
. کدامین ابر از چشمان ما رودی خواهد ساخت
. کدامین چشمه از قلب های ما سرچشمه میگیرد
. که راه دریا را ندانند ؟ .
. ما . داستان شجاعان را تا نسل ها خواهیم گفت
. مادران شب ها برای کودکانشان قصه می گویند .
. و چمنزارها برای حضور شجاعان آغوش گشوده اند
. هزاران زیباترین ترانه ها را برایشان می خوانند .
. ای آشنای فرشتگان وداع تان را باور نداریم .

سلام و درود بر شما
خدا روحشون رو قرین رحمت الهی قرار بده و صبر به بازماندگانشون عطا کنه :
کدام چشمه جاری خواهد شد
از چشمانم که بشوید غم فراق تو را
کدام باران خواهد شست
اندوه هجوم آورده را
نه آب بودم ونه باران
سوختی و سوختم
به یکبار جان باختی در میان شعله ها
و من جان می بازم هر روز و هر لحظه را
چقدر مظلومانه سوختی چقدر مظلومانه ساختیم
بر این اندوه
هنوز تا همیشه داغ دارم
داغ سوختن تو را

نفیسه یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 10:00 http://barani24.blogfa.com

سلام پونه جون
منم اظهار همدردی میکنم خدا به خانواده هاشون صبر بده

سلام نفیسه جان خوش اومدی عزیزم
ممنونم خدا رحمتشون کنه و به بازماندگانشون صبر عنایت کنه

sophia شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 21:06 http://sophia1.mihanblog.com

سلام پونه ی عزیز.
متاسفانه این کشور فجایع مثل این کم نداشته...اینکه طی این سالهای اخیر رسانه های مجازی و مستقل اخبار رو پوشش دادن باعث شده افکار عمومی نسبت به این قضایا حساس بشود.من بیشتر امیدوارم این حساسیت افکار عمومی روی مدیریت کلان کشور تاثیر گذار باشه و مانع اینطور فجایع در آینده بشه. سهل انگاری و منفعت طلبی در مدیریت کلان این کشور آفتی که به این سادگی ها از بین نمی رود.

سلام به سوفیای عزیز دلم
بله همینطوره خانه از پای بست ویران است خدا کنه تلنگری باشه برای مسئولین و در سطح مدیریت کلان کشور تغییری بنیادی و سازنده ایجاد بشه آمین
موفق باشی و پایدار

محمد.ب شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 17:52 http://vilebakhtiari1394.blogfa.com/

سلام خانم شاهی.... دوستان حق مطلب رو با اشعار زیبایشان ادا کردند و من هم به احترام این اشعار ساکت میشم و تنها میتونم با تسلیتی ابراز همدردی کنم
دکتر مهربانو خدا را شکر که فرصتی پیش اومده تا از اشعارتون بار دیگه لذت ببرم سالم باشی همیشه.

سلام و درود بر شما دوست گرامی
بله واقعا بسیار زیبا سرودند و حق مطلب رو ادا کردند من هم خوشحالک که حداقل از طریق کامنتها می تونم از نوشته های استاد مهربانو و استاد محزونی بهره ببرم
موفق باشید و پایدار
خدا رحمتشون کنه فرشته های نجاتمون روآمین

[ بدون نام ] شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 08:38

باسلام
تقدیم بتمام جانباختگان آتش سوز ی در پلاسکو

تا پلاسکو به خطا دردلِ تهرانم سوخت
گرچه در مشهدم اما دلِ حیرانم سوخت
دود با رقصِ جهالت به هوا می پیچید
آتش از دور درآن شعله ی سوزانم سوخت
آن عزیزان که جان برکف خود بنهادند
بهرِ اطفاء حریق ،آه ! عزیزانم سوخت
تَلی از آتش و خاکستر و دود و آهن
آه زین خشمِ نهان، غیرتِ پنهانم سوخت
اشکم از دیده فرو ریخت ازین زخمِ گران
زین غم از دادِ زمان ، دیده یِ گریانم سوخت
پایتختی که در آن آتشِ غفلت افروخت
آتشِ شرم مضاعف شده ، ایمانم سوخت
گر چه این شعله یِ بیرحم به تهران افتاد
داغیِ حسرتِ آن تا به خراسانم سوخت
قلبِ محزونی در این شعله یِ اندوه گداخت
خیلِ افسوس به هر لحظه فراوانم سوخت


موفق باشید

سلام و درود جناب استاد محزونی گرامی

بسیار زیبا سرودید مثل همیشه عالی
سپاس از این همدلی و همدردی زیباتون
روحشون شاد و قرین رحمت الهی و با آرزوی صبر برای بازماندگانشون

مهربانو شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 08:29

قرآن و آب و آینه بر راه تو نشاندن
چشم امید به راهت دیده ز خون فشاندن
در زیر تلی از خاک, دستی برون ز آوار
پروانه رخ در آتش,جانی ز مرگ رهاندن
از خود گذشتن اما نور امیدی در دل
کامی به شهد دل ها,آبی به لب رساندن
در وصف روی ماهت,چون سیرت فرشته
آتش به جان فشانده, آتش نشان خواندن
هرجا که رنج و دردست آنجا نشانی از توست
آری کمست جهان را در پای تو کشاندن

#مهربانو
سلام پونه جان سپاس از پست زیبایت
امیدوارم شعر ناقابلم که دیشب سرودم درخور مقام آتشنشانان عزیزمان باشد

سلام مهربانو جان
بسیار زیبا سرودید
بیان احساسات قلبی همدلی همدردی اینها همه نشونه ی روح لطیف و عمق احساستونو داره
خدا رحمتشون کنه و به خونواده هاشون صبر عنایت کنه آمین
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست ...

مجیدوفا شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 07:41

سلام پونه
روحشان شاد

سلام آقای وفادار گرامی
اشک هم درمان نکرد این غم و اندوه را ...
دوحضون قرین رحمت الهی و صبر برای بازماندگانشون آرزومندم
سرزمین من ایران تسلیت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد