من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"شعری از جمال سوریا"

  • pooneh.shahiPhoto by:Pooneh.Shahi

    Cemal Süreya
    -----------
    bir kadını ortadan ikiye böl…
    yarısı annedir,
    yarısı çocuk,
    yarısı sevgili
    yarısı aşk...
    duyanlar bunu bilmez,
    görenler anlamaz bunu!
    yarısı rivayettir,
    yarısı aşk…
    زنی دو نیم شده را پیدا کن
    نیمی مادر
    نیمی کودک
    نیمی دوست داشتن
    نیمی عشق
    آنان که درباره ی زن شنیده اند
    چیزی از آن نفهمیده اند 
    آنان که با زن بوده اند
    درک نکرده اند 
    نیمی از گفته ها روایت است
    و
    نیمی دیگر در تاریکی ست و پنهان ...
    ترجمه : پونه شاهی
  •  شعر از : جمال سوریا

"بیاد بتهوون"

pooneh.shahiPhoto by me


سارها می آیند 
هر صبح 
می نشینند
بر روی سیم های برق
چون نتهای موسیقی 
سمفونی حماسه را
اجرا می کنند 
بیاد بتهوون...


19 شهریور 96

"ثبت مهربونی"

photo by:Pooneh.Shahi



پیرمرد ٨٤سال سن داشت مهربون بود و خونگرم برای دو مرد توریست میانسال نی می زد مردها  از نی زدنش فیلم می گرفتند وقتی کارش تموم شد رفتم جلو سلام کردم و گفتم می خوام از نی زدنش عکس بگیرم البته اگه اجازه بده اجازه داد و لطف کرد نی زد و من این لحظه رو  ثبت کردم که با شما به اشتراک بذارم ...رهگذری بود که شاید نتونم دوباره ببینمش ولی هر وقت به این عکس نگاه کنم یاد مهربونیش می افتم بخاطر همین اسم این ثبت رو #مهربونیمی ذارم .خداوند پشت و پناهش
***
بشنو از نی چون حکایت می کند 
پیرمردی هست شکایت می کند
چین چین صورت و پیشانی اش
درد و رنجی را حکایت می کند...


#پونه_شاهی

12 شهریور 96


"شیرین است که مهر بانو آمد و تلخ است که خسرو رفت "

photo by:Pooneh,Shahi


به  مهمانی  آفتاب  دعوت شدیم

پس از  رقصیدن زیر باران 

پس از آمدن رنگین کمان 

می دانی 

می دانم 

بجا می ماند مهربانیها

 دعوت شدیم به  بودن در کنار

مهربانو؛ بانوی مهربانیها

به مهمانی آفتاب دعوتیم 

تا یادمان نرود که  مهربان باشیم ...


****

خوشحالم که برگشتی به و.بلاگت مهربانو 


Photo by:Pooneh.Shahi


آمدن

 زیباترین اتفاق است 


رفتن 


بدترین 


پنجره ها رفاقت غریبی دارند


 با جاده ها 


 چشمهایی  دوخته شده  از پشت پنجره 


به جاده هایی که شاید بیاید 


چه شبهایی که به روز می رسد 


چه روزهایی که به شب می رسد 


پشت  پلک چشمهایی دوخته


 بر پنجره های  رو به جاده ....


#پونه_شاهی