من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

" دل من بر باد است "


ریشه در خاک 



و دل ام بر باد است 



دل طوفان زده  از  قید زمین آزاد است...





"پونه شاهی "



16__آبان__94


پی نوشت : 


این هم برای فرزانه عزیزم که گفت از عکسهایی که خودم گرفتم برای متنهام استفاده کنم امیدوارم خوشش بیاد









نظرات 2 + ارسال نظر
فرزانه شنبه 23 آبان 1394 ساعت 14:52

خیلی لذت بردم
قبل ازاینکه خط آخرو بخونم با خودم فکر میکردم که نه! این عکسو خودش نگرفته!
خیلی عالی
اینجوری حس شعراتو بیشتر دوس دارم...

خوشحالم که خوشت اومده
عکسا رو برات می فرستم سرعت نت خیلی پایینه خوب بشه یادم نرفته می فرستم برات
ممنونم مهربون

asena شنبه 16 آبان 1394 ساعت 21:33

سلام ابجی چندروزه نت نداشتم فقط گاهی بانت گوشی میومدم تلگرام
من تصویری نمیبینم چراااااا

سلام گلم خودم هم چند روزی نبودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد