ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
آب را گل بکنیم یا نکنیم
چه کسی هست که دستت بدهد لیوانی
جرعه ای آب یا تکه ای از نان خودش
غم ما داشتن صلح و کمی آب و کمی نان و صفا ست
آب را گل بکنیم یا نکنیم
دنیا پرشده ازشلیک موشک و نزاع
در جهانی که منم ساکن آن
گر چه سوم شده است
پای هر جنگ اول بوده
هر چه خمپاره
در این گوشه ی عالم بوده
کودکانش همه جا پوکه شده دمخورشان
لاشخورها شده اند رهگذرمعبرشان
صبح تا شب
فکر کمی آب و کمی نان هستند
فکر آرامشی از جنس کبوتری سفید
شاخه ای زیتون و یک صلح پر از عشق و امید ..
"پونه شاهی "
12__آبان __94
واقعا عالی
ممنونم آسنای عزیزم
این شعر عالیه
چقدر خوبه که تو رو هم توی قلبم و هم توی امپراتوریم که وبلاگمه دارمت
خوش اومدی عزیزم .
این خوبه که تو از این شعر خوشت اومده ممنونم