من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"باز تبر"



من سپیدارم و تو باز تبر


مرگ من را تو دهی باز خبر


 

کار من سبز شدن ریشه زدن


کار تو ضربه از آغاز زدن


 

تو و این باد  شدید اهریمن


ریشه در باد و تبر بر دامن


 

دست نگهدار و ببین  فریادم


دست نگهدار و نکن بیدادم  


 

روزگاری به تو من دل دادم


من به آهنگ تبر دل دادم


 

تو زدی ضربه به همسایه ی من


مرگ آمد ؛  شد هم سایه ی من 


 

من به خود آمده ؛ هوشیار شدم


من در این قائله ؛ بر  دار شدم


 

من سپیدارم و تو باز تبر


مرگ من را تو دهی باز خبر


 

کار من سبز شدن ریشه زدن


کار تو ضربه از آغاز زدن




"پونه شاهی "


 

19_ آبان _94


نظرات 3 + ارسال نظر
آسنا شنبه 23 آبان 1394 ساعت 14:38

خخخخ نه اجی زخمی نشدم حواسم بهش هست

خدا روشکر
انشالله هیچ وقت زخمی نشی

آسنا جمعه 22 آبان 1394 ساعت 15:23

سرتاسرِ این مزرعه تیغ ست، رفیق !
این مزرعه چاره اش حریق ست، رفیق !

ازمن تو به دل نگیر، نشنیده بگیر
دنیا پُرِخنجـــــــــــــــــــــــــــرِ رفیق ست، رفیق !

تو هم که زخمی شدی که ای بابا دلمون به تو خوش بود که عاشقی و همه چیز روبراهه

طاهره شاهی چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 12:10 http://shahi72@gmail.com

سلام و درود بر شما بانوی هنرمند و فرهیخته

سایت عالی

موفق و پیروز باشید

سلام سلام خوش اومدی مهربان

ممنونم زنده باشی و برقرار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد