من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"نمیشه"


نمیشه ازت رد بشم


بذار پای تو له بشم


نمونی ؛ بمونم بازم


بری گریه شه خنده هم


"پونه شاهی "


28 آبان 94

نظرات 1 + ارسال نظر
آسنا شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:49

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است

شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است



آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم

که اگر زود ، اگر زود بیایی دیر است

بی تو نه مهتاب بود ...نه دلی شاعر و مست که بسراید ترا در پیوست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد