من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"بسم الله "

 


به تو گفتم که صدا کن مرا


توبه کردی مرا باز


تو گفتی که بگو بسم الله


هر چه بود نام خدا بود


تو گفتی که بگو بسم الله


داد از غم تنهایی ما بود


تو گفتی که بگو بسم الله


فصل ما فصل خزان شد چه زود


تو نبودی که بگویی بگو بسم الله


خدایا مددی ؛ صبر عطا کن


به امید تو بگویم که باز بسم الله ...



28 آبان 94


"پونه شاهی "

نظرات 2 + ارسال نظر
مجیدوفا شنبه 7 آذر 1394 ساعت 15:51 http://vafadarfaz.blogfa.com/

سلام
اوه مای گاد
پس

بچه نیشابوری ؟؟
داخل پروفایلم گفتم اهل کجایم

سلام
بله دختری از شهر خیام ام ...

آسنا شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:45

بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل

بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل

این غم، که مراست کوه قافست، نه غم

این دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل

به تو گفتم که بگو بسم الله ...تا خدا هست دل عاشق هست ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد