مثل یک خواب
پر از کابوسم
مثل یک مرده که از یاد رود
یا به مانند شکسته قابی
کج و معوج که ندارد جایی
آه دیگر اکنون
چه کسی هست
کمی شانه شود
سر هر هق هق من ؟
چه کسی هست
کنارم باشدسر هر غصه ی من ؟
نه کسی نیست بجز مادر من
همه جا همره من
همه جا یاور من
نه کسی نیست بجز مادرمن ...
...
17 فروردین 96
پونه شاهی
به بهانه ی بهار تبریک می گم دیدید زمستون رو با هم و درکنار هم پشت سر گذاشتیم زندگی مون هم همینطوره با هم و در کنار هم همه ی زمستونها رو به بهار پیوند می زنیم رسم روزگاره زمستون میشه بهار بهار میشه تابستون و تابستون میشه پاییز و پاییز باز میشه زمستون قشنگی دنیا به همین دور زدنهاشه ... این پست فقط برای عرض تبریک به تک تک دوستای خوب و گلم هست که سال 95 رو با کامنتهای خوبشون توی وبلاگم به من امید دادند و با خوندن مطالب خوبشون در وبلاگاشون دلگرمی گرفتم و خوندم و آموختم باز امیدوارم بتونم بیام و از مطالب وبلاگتون حظ لازم رو ببرم ...
دنیا دنیا سلامتی ... دنیا دنیا موفقیت ... دنیا دنیا خوبی و خوشی و نشاط ...دنیا دنیا حس خوب و عشق واقعی ... دنیا دنیا پول و ثروت معنوی و دنیوی ...دنیا دنیا بخشش و بخشندگی ...برای خودتون و عزیزانتون آرزومندم .... دوستتون دارم و موفق باشیدو پیروز
خیابان بوی عشق می داد
پر از احساس مردانه
پر از احساس عشقی که در آن
فرمانروا زن بود ...
27 بهمن 95
"پونه شاهی "
Photo by:Pooneh.Shahi
کسی مرا صدا نخواهد زد
کسی مرا مامنی نخواهد بود
کسی مرا به کوچی نخواهد برد
مگر صدای او
مگر پناه او
که من با او
آرام خواهم شد
نور خواهم شد
ذره ای در آسمان ها
همدم خورشید خواهم شد !!!
"پونه شاهی "
14 بهمن 95
Photo by:Pooneh.Shahi
من که رفتم !!!
چه کسی گرم نماید یخ دستان تورا ؟؟؟
چه کسی قهوه ی داغی شود اندوه تو را ؟؟؟
چه کسی شانه شود ؛ اشک تو را ؟؟؟
من که رفتم ...
خدایا
تو کسی را بفرست که دهد تسکینش
وکند گرم چو آن قلب یخش ؛بشود قهوه ی داغ
وقت اندوه شود شانه ی اشک ؛
بشود رامش جان ...
23 دیماه 95
"پونه شاهی"