-
"پرواز ناتمام"
چهارشنبه 7 مهر 1395 11:34
Foto:Pooneh.Shahi بال پرواز من از دست تو کوتاه تر است ... ”پونه شاهی”
-
"آلزایمر"
سهشنبه 6 مهر 1395 15:41
Foto:Pooneh.Shahi مرد همسایه هیچ نداشت جز الزایمر هر روز می شست لباسهای شسته شده اش را ... ” پونه شاهی”
-
"احساس من"
سهشنبه 6 مهر 1395 15:31
Foto:Pooneh.Shahi در دل سبز بهار من احساس خزانی دارم که شبیخون خورده ... ”پونه شاهی”
-
"پاییز"
دوشنبه 5 مهر 1395 14:08
فصل پاییز رنگ رخسار زمینی ست که عاشق شده است ... ”پونه شاهی” Foto:Pooneh.Shahi پشت جاده صومعه از توابع نیشابور
-
"مهرتان پر مهر"
شنبه 3 مهر 1395 11:09
مهرتان پر مهر صدای خش خش برگها زیر دست و پای کودکان صدای خنده ی بچه ها لابلای قیل و قال کلاغان رقص پاییز ی برگها در تمام سوی خیابان می نشیند به مهر بر دل در آغاز فصل برگ ریزان ... "پونه شاهی " 3 مهر 95 پ.ن: ثبت تصویر توسط خودم :)
-
"شب از سرم گذشته"
پنجشنبه 1 مهر 1395 08:02
شب از سرم گذشته بیا تو روشنم کن ای صبح روشن من بیا تو باورم کن یاری دگر نمانده بیا تو دلبر ام کن در شهر بینوایان فتوا ده سرورم کن زخمی زدند و رفتند باز آ و مرهمی کن در بین این همه شب چون روز تو ؛ روشنی کن حکم قصاص دادند حقا تو داوری کن "شاهی " نمانده در ملک یارب تو یاوری کن... " پونه شاهی " 31...
-
" یاد"
یکشنبه 28 شهریور 1395 12:27
یاد تو از تو وفادارتر است رفته ای یاد تو اما . . . هنوز هم اینجاست ... "پونه شاهی " 28 شهریور 95
-
"ترانه ی نصفه نیمه "
شنبه 27 شهریور 1395 07:44
شب از سرم گذشته بیا تو روشنم کن ای صبح روشن من بیا تو باورم کن ... "پونه شاهی " پ.ن: قسمتی از یه ترانه در دست تکمیل :)
-
"یاد ایام"
سهشنبه 23 شهریور 1395 08:22
کودکی رفت و جوانی نیز هم کاش من جا کامده بودم در دل یک خاطره از کودکی "پونه شاهی" *********** کودکی رفت و جوانی نیز هم کاش من جا می ماندم در دل یک خاطره از کودکی ام وسط ظهر تابستانی که تن ظهر کمی داغ تر از کاسه ی آش کاش من جا می ماندم ... سالها می گذرد من ام و یاد ایام و همین کوچه ی پیر و ظهر تابستانی که تن...
-
"آرزو"
پنجشنبه 18 شهریور 1395 09:01
کفشدوزک مدتها بود که آرزوی پرواز داشت . شنیده بود که قاصدکها آرزوها رامی برندو می سپرند نزد فرشته ها تا به خدا برسانند . هر قاصدک پیامبری است برای برآورده شدن آرزویی این را مادربزرگش گفته بود . پس راه افتاد به سمت دشت قاصدکها با دلی که به خدا امید بسته بود . کفشدوزک از تیر محکم تنه اولین گل قاصدکها بالا رفت . با هر...
-
"غروب زمستان است در دل تابستان "
یکشنبه 7 شهریور 1395 10:05
غروب پاییز نیست تابستان است ولی در دلم هوای زمستان است بهار را دیده اند که گوشه ی زندان است ... "پونه شاهی " 7 شهریور 95
-
"پنجره"
شنبه 30 مرداد 1395 07:29
همه دیوار شدند تو کمی پنجره باش ... "پونه شاهی"
-
"بیا برگرد"
شنبه 23 مرداد 1395 08:54
نگیر چشماتو از چشمام که بی چشمات می میرم بذار عاشق بمونم من که بی عشقت می میرم درسته عاشقی سخته اسیر میشی و وابسته ولی عاشق نباشی تو زمین صاف برات پسته نباش دلگیر تو از حرفام بهونه گیر شده لبهام تو کم می شی توی روزام نمی بینی چقد تنهام خودم رو دور می ریزم شبیه برگ تو پاییزم دوباره از تو پر میشم هنوزم از تو لبریزم...
-
" ما با کلاس بودیم "
شنبه 16 مرداد 1395 07:56
ما آدمهای روشن فکر !!! عاقل و با کلاس بودیم عاشق کافکا و براتیگان پر از وسواس بودیم گاهی ترانه سرا بودیم تو قالب شیش و هشت گاهی رپر و هوی متال ؛ گاها" آس و پاس بودیم گاه مجنون می شدیم دیوانه وار دیوانگی می کردیم بی لیلا می رفتیم تو فاز و عاشقی می کردیم عده ای با دود قلیون غصه ها رو دود می کردیم آرزوهامونو لای...
-
"من ماه غمگین ام "
دوشنبه 11 مرداد 1395 09:41
غمگین تر از ماه دیده ای ؟ وقتی که سیاهی شب را روشن می کند تنهای تنها در دل شب بی هیچ گلایه ای می درخشد ؛ روشن می کند و تنها تا صبح می نشیند و صبح که شد می رود ماه ی که به ستاره دل بسته دردی ست این وفاداری هر شب در شب درد ی ست این شب زنده داری هر شب در شب ستاره چشمک می زد حتی به عابران عبوری قلب ماه پاره می شد شاید به...
-
مرگ شاعر / جاودانگی شعر
چهارشنبه 6 مرداد 1395 23:23
به یاد ابرهیم عالی پور _______________ از چه رو می میرد پرواز چهل چله ؟؟؟ چرا مرگ شاعری می شود ختم قائله ؟؟؟ در کوچه باغ مجاور 25 رازقی ختم گرفته بودند ختم واقعه ... "پونه شاهی " 6 مرداد 95
-
مرگ تلخ ابراهیم عالی پور / آخرین شعر
چهارشنبه 6 مرداد 1395 23:10
ادبیات اقلیت ـ ابراهیم عالی پور شاعر و پژوهشگر، روز گذشته، پنجم مرداد ۱۳۹۵ در ایذه جان سپرد. او که متولد ۱۳۶۸ بود، در آخرین نوشتهاش، این چنین خداحافظی کرده است که: «همیشه این روز را پیش خودم تجسم میکردم که بعد از خواندن عاشقانهترین شعر وقتی دارام برای کسانی که دوستشان داشتم ولی نتوانستم مراقبشان باشم اشک میریزم...
-
"جنگل سوخته "
سهشنبه 5 مرداد 1395 13:31
منم اون جنگل سوخته ی غریب که تنش پر شده از زخم فریب رو ی شاخه های تنهایی شب یه پرنده مونده با بغضی نجیب خیلی شبها من یه کابوس می دیدم خواب ضربه ی تبر رو شنیدم من پر از زخم تبر بودم و تلخ گاهی سوختن خودم رو می دیدم دلم از غصه هنوز پر می شه باز همصدای غصه ؛ گریه میشه باز خبر رفتن تو داغه هنوز فقط اشک زخممو مرهم میشه باز...
-
"صدایی جز خدا نبود "
شنبه 2 مرداد 1395 08:38
شکسته بود بال ما شکسته بال بی صدا کمین کرده ماجرا در این فضای بی هوا غمی چنان بی صدا خزیده کنج دنج ما رهایی جز خدا نبود دوای درد و رنج ما صدایی جز خدا نبود خدا خدای بی صدا 5خرداد95 "پونه شاهی "
-
"تسلیت به آسنای عزیزم "
چهارشنبه 30 تیر 1395 07:50
متاسفانه خواهر آسنای عزیزم فوت کرده در این پست تسلیت خودم رو به این مهربان دوست نازنینم و خانواده محترمشون بخصوص پدر گرامی و مادر عزیزشون عرض می کنم و از خداوند علودرجات برای آن مرحومه و صبری جمیل برای بازماندگانشون مسئلت دارم ...
-
"نرو"
دوشنبه 28 تیر 1395 11:53
میشه برگردی و عاشق بمونی بمونی و نری پیشم بمونی بخونی تو چشام باید بمونی بمونی و بدونی بهترینی... نرو برگرد ببین این راه تو نیست تو این راه ها یه عاشق مثل من نیست نمیشه صبح بشه بی تو شب من نمیشه خوب بشه بی تو تب من ... "پونه شاهی " 28 تیرماه 95
-
"خدای بی صدا"
شنبه 26 تیر 1395 15:30
شکسته بود بال ما شکسته بال بی صدا کمین کرده ماجرا در این فضای بی هوا غمی چنان بی صدا خزیده کنج دنج ما رهایی جز خدا نبود دوای درد و رنج ما صدایی جز خدا نبود خدا خدای بی صدا "پونه شاهی " 5خرداد95
-
" شب تنهایی"
شنبه 26 تیر 1395 15:25
چه شبی ست شب تنهایی من لب ساحل من ̗ تنها و تو و دوری راه دست کوتاه تر از شاخه ی بیدی که مجنون شده است موج موج خاطره از یاد تو اینجاست هنوز متلاطم شده احساس و دلم کاش مهتابی شود شب تنهایی من با تو ای ماه شب ام ... " پونه شاهی "
-
" خبر ندارند"
شنبه 26 تیر 1395 08:18
تبر شدند ریشه زدیم تیشه زدند سبز شدیم خبر ندارند ساقه ها مرگ ندارند ریشه ها ... "پونه شاهی " 3 تیر ماه 95
-
"پشت هر پنجره ای "
چهارشنبه 23 تیر 1395 07:40
من هنوز منتظر آمدن قاصدک ام پشت سالهای سیاهی که تو رفتی من به یادت سر راه تو نشستم سالها می گذرد و هنوز هم وقت باریدن باران پشت هر پنجره من یاد تو هستم ... "پونه شاهی " 22 تیرماه 95 پ. ن : عکس برای این متن رو شب میذارم چون می خوام از عکسهایی که خودم ثبتش کردم باشه
-
" تو سبز خواهی بود "
شنبه 19 تیر 1395 11:22
هیچ پاییزی نمی تواند اندیشه ی سبز تو را به خزان بکشد ... 18 تیرماه 1395 "پونه شاهی " پ. ن : ثبت تصویر هم توسط خودم بوده برای وبلاگ سایزشو کوچیکتر کردم
-
"تبریک"
پنجشنبه 17 تیر 1395 09:34
عیدتون مبارک طاعاتتون قبول حق انشالله بزودی میام و کولاک میکنم فعلا این نقاشی رو از من داشته باشید نقاشی با کامپیوتره کپی از روی اثر کسی که نمیشناسمش امیدوارم خوشتون بیاد .... دوستتون دارم با تقدیم احترام پونه
-
"تسلیت "
شنبه 5 تیر 1395 09:54
تقدیم به دوست عزیز و نازنینم مهربانوی دوست داشتنی به بهانه ی تسلیت و فوت تکه ای از قلبش وجودش مرد مقدس زنگی اش قهرمان همیشگی زندگیش .....پدر غم دوست __________ ما ندانیم قدر اندوه تو را دل تو بی تا ب است دل من دلگیر است غم و اندوه تورا نتوانیم کنیم چاره؛ خدایا مددی صبری زیبا عنایت فرما مهربانوی مرا ای خدا روح آن رفته...
-
"تخیلات من : مردی با قلبی مصنوعی "
شنبه 29 خرداد 1395 07:57
به نخ می کشم دانه ها را دانه های پاشیده شده ی روزها را شنبه یک شنبه دو شنبه سه شنبه چهار شنبه پنج شنبه جمعه چقدر تکرار می شوی در میان دانه های به نخ کشیده ی روزهایم از تو گریزی نیست دانه ها که تمام می شوند ذکر توست در میان لحظه هایم در کدام سوی زمین پرشدم از تو و اینگونه لبریز خالی نمی شود جای تو در قلبی که شارژ می...
-
"مرگ"
شنبه 22 خرداد 1395 10:58
مرگ شکل عجیبی دارد شبیه سکته ای کامل در پیچ جاده ی انتظار یا شاید شکل مردی ست بر روی طناب دار مرگ بی. ام .وی قرمزی ست شاخ به شاخ اتوبوس یا جیپی واژگون پر از شعرهای فروغ مرگ سقوط غار نوردی ست درته غار پراو مرگ لیلایی ست زیبا در سقوطی پس از صعود اورست مرگ ظهر تابستانی ست پر از شیون موریانه ها مرگ برف سنگینی ست بر روی...