من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"خوابهای آشفته"



Photo by:Pooneh.Shahi


مردی

سوار بر اسب 

 آشفته می کرد 

خواب هایم را 

که 

نه 

اسب اش  سفید بود 

نه

  خودش شاهزاده ...


"پونه شاهی"


1395/09/13



نظرات 9 + ارسال نظر
حسن جمعه 3 دی 1395 ساعت 16:22 http://payezehdel1766.blogfa.com/


سلام
وبت زیباست
زیباتر سرزدن به کلبه فقرا اونم شاعر باشه خخخخ
منتظرم تا دوبیتی هام شمارا ببینند
ممنونم پونه عزیز

سلام و درود
خوش اومدید به وبلاگ من
چشم فرصتی دست بده سری میکنم به سرزمین امپراطوری شما
چون من مهتقدم هر کسی وبلاگش سرزمین امپراطوری خودشه و بس

مجیدوفا سه‌شنبه 16 آذر 1395 ساعت 14:42

سلام پونه
بنظر من فضای بالای عکس تا نوک درخت خیلی زیاد است

اگر بالای کادر عکس رو تا نزدیک نوک درخت میومد خیلی بهتر میشد
الان قبر واضح نیست وگرنه در این فضای بیروح درخت و آسمان و غروب خیلی زیبا حرفهایت را القا کردی

سلام جناب وفادار
من از عکاسی سر در نمیارم ولی
همین که هست
خوشت اومد اومد نیومدم که نیومد دیگه

مجیدوفا دوشنبه 15 آذر 1395 ساعت 12:43 http://vafadarfaz.blogfa.com/

سلام پونه عزیز
در شعر تخصصی ندارم

اما راجب عکس ات
به نظرم اگه زوایای عکس رو بیشتر دقت کنی بهتر میشه

الان بالای عکس رو نگاه کن
خیلی فضای پرت داری
و پایین عکس ات تصویر ناقص هست
اما تصویر درخت خشک در رنگ غروب و فضای اطراف بسیار زیباست

به نظرم تصویر مزار کامل می بود خیلی زیباتره

البته شما استادی ببخشی

سلام جناب وفا
ممنونم که نظر دادی
ولی اون فضا فضای پرت نیست می خواستم درخت و آسمون رو با هم داشته باشم و این سنگ قبر رو که حس خوابهای آشفته تنهایی رو نشون میده
و اینکه تنها به دنیا می آییم و تنها از دنیا می ریم رو القا کنم ...
نمی دونم چرا گفتی فضای پرت

ملاحت دوشنبه 15 آذر 1395 ساعت 10:21 http://berangebaran13.blogfa.com

ای عشق
تنها هدف ما آن است
‎جنگ ها را به تو واگذاریم
پس پیروز شو
تو پیروز شو
و صدای قربانیانت را بشنو
‎که تو را می ستایند و می‌گویند
پیروز شو
احسنت
و سلامت بازگرد
به کنار ما بازندگان

محمود درویش
مترجم : اسماء خواجه زاده
...........................................
مثل همیشه سروده ها و تصاویر عالی

درودها بانو

سلام و درود
ممنون و سپاس از مهربونیت
لطف داری ملاحت جان

میثم یکشنبه 14 آذر 1395 ساعت 22:15

سلام دوباره
حالا چرا خوابهای آشفته؟
خواب بهمراه خودش آرامش و شیرینی داره.

سلام خوش اومدی
منظورم عکسه خود عکس فضای یه خواب دم صبح آشفته رو داره به درخته نگاه کن مثل یه خوابی می مونه که تک و نمها یه جای پرت باشی و کمی بترسی یه خواب درهم و مبهم

محزونی یکشنبه 14 آذر 1395 ساعت 08:53

واما
خدائی داری
که ترا میداند
اما
حیف ...
و چرا در ید تقسیم جهان
من هنوز کافرِ اندیشه ی میزان هستم
*********
پونه عزیز
امید وارم شما هم به آنچه میخواهی برسی ، باورکن خیلی ها در بهت آنچه در نگاهت قایم شده مانده اند.
ومن نیز....

لبتون خندون

همگی می دانیم
که خدائی در این نزدیکیست
پای هر شعر و کلام
پای هر حیله و دام
پای هر قهقهه ی بی هنگام
پای هر خیر و شری
پای هر آبادی
یا همین شعر
و
همین لحظه
که
تو می خوانی
و خدائی در این نزدیکیست ...

****
سلام و درود خوش اومدید استاد محزونی گرامی
ممنونم لطف دارید
همچنین لب شما و دلتون خندون و شاد و تنتون سلامت باد ...
درود بر شما

میثم شنبه 13 آذر 1395 ساعت 21:57

گفت
پرواز را بخاطر بسپار...

حال می شود گفت
انتظار حس بهتری است...

قلمت مانا
و نگاه دوربین عکاسی ات گیرا!

سلام بر جناب آقای میثم گرامی
خوش اومدید به وبلاگم
در هسته ی خاموش انتظار
پیله می کند تنهایی...
ممنونم
قلم شما هم مانا
ضمنا" اسم این ثبتمو گذاشتم خوابهای آشفته
درود بر شما دوست گرامی

خسرو شنبه 13 آذر 1395 ساعت 19:59

. درود . بسیار هوشمندانه از یک افسانه الهام
. گرفته ای . . بخصوص در زمانی است که منتظر
. همان شاهزاده ای هستی که با اسب سفیدش
. بیاید و . . . . . . . بخشگی شانس .
....من از این نوع شعرها بسیار دارم . برای دل خودم
. این یکی تقدیم شما . . .
.................................................
...قربانیان به زنجیر کشیده شده می دانند
طعم ضربات شلاق بر روی لب ها شور مزه است
صدای آنان که از دردهای مرگبار فریاد می کشند
این بار بلندتر از قبل آواز می دهند
فریاد جنگ را
آنان با خرافات مقدس شده
بر زمین حکمفرمایی می کنند
و در این شب های هراس انگیز
از زمین دود بر می خیزانند
اما . . دور نیست . . .
ببین
اربابان خیالی شب پرست
در طلوع خورشید ذوب می شوند

سلام و درود بر جناب خسرو خان خوان هشتم
خیلی زیبا سرودید
من از خوابهای آشفته هم آشفته ترم (می خواستم بنویسم تر ام ولی به درخواست شما نوشتم ترم) نه منتظر کسی نیستم انتظار در این مورد برای من بیهوده ست هر چند دوست داشتم منتظرش باشم ولی نشد دیگه

مسعود شنبه 13 آذر 1395 ساعت 19:46 http://arus2016.blogfa.com

بیایید همه ی ما به خشونت علیه زنان ،نه بگوییم.
سلام پونه خانم,خیلی مطلبتون جالب بود
پست جدیدی گذاشتم

سلام و درود خوش اومدید به وبلاگم
ممنونم
چشم میام پست جدیدتون رو می خونم و استفاده می برم
درود برشما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد