من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

«عروسک کسی را نگیرید »



یکی از کابوس های کودکیم که مدام در بزرگسالی تکرار می شد، این بود که در خواب عروسکی را که خیلی دوست داشتم را از من می گرفتند و من با هق هق گریه التماس می کردم به من برگردانند.

حالا که خیلی از آن کابوس ها گذشته حس می کنم همه یک عروسکی داریم که گاهی بی رحمانه از ما می گیرند، بی توجه به لطمه ای که به روح و روان مان می زنند‌.
حواس تان را جمع کنید یک وقت عروسک کسی را نگیرید 
حال می تواند این عروسک چیزی شبیه قلب،مهربانی ، اعتماد، شخصیت ‌و باورهای طرف باشد .
به قول نیچه جدای از خدا و بهشت و جهنم با این تفکر که خدا مرده و بهشت و جهنمی هم نیست انسانیت معنا پیدا می کند نه این که به خاطر ترس از این موارد هوای بقیه را داشته باشید . بیایید کمی انسان باشیم 
فقط کمی،کار سختی نیست. هوای هم دیگر را داشته باشیم البته نه از ترس خدا نه به خاطر بهشت نه به دلیل ترس از جهنم فقط و فقط از روی انسانیت ... 

نظرات 5 + ارسال نظر
هنرمند جمعه 13 مهر 1397 ساعت 15:34 http://www.honar5556.blogfa.com

وای چه روزگاریست
که جام می ما خالی شده
وپرشده از دستهای آلوده
.....................
سلام وخداقوت [سبز][گل]

سلام و درود
خوش اومدید

طاهره پنج‌شنبه 12 مهر 1397 ساعت 12:13

عالی عزیزم تمامی مطالب

ممنونم خواهر گلم

مجیدوفادار شنبه 7 مهر 1397 ساعت 09:47 http://vafadarfaz.blogfa.com/

امروز را بلند بخند ...

بلند بگو خدایا شکرت ...

بلند آواز سر بده مانند گنجشک‌ها ،

شاد باش ، دیگران را خوشحال کن !

سلام دوستم
روزت قشنگ
امروز زیباترین تاریخ سال 97/7/7
یادت باشه من اول گفتم
هر روزتان زیبا

سلام و درود جناب وفادار

سپاس از متن زیبا و پیام خوبتون

امیدوارم شما هم خوب و شاد وسلامت باشید

درود برشما
امروز و هر روزتون زیبا

محرونی نامقی سه‌شنبه 3 مهر 1397 ساعت 08:25

سلام
بسیار زیبا خواندم
واقعا هرکس عروسکی دارد اختصاصی ، وباید مواظب باشیم عروسک کسی را ازش نگیریم

دیروز پشت پنجره آشپزخانه منتظر سرویس به بیرون نگاه میکردم دیدم خانمی امد کنار درب مجتمع ایستاد ،بعد درب خودرو بازشد وایشان مقداری کاغذ پاره و آشغال فرش ماشینو ریخت کف کوچه، البته جوی کنارجدول هم بود ولی ایشان ترجیحا بخاطر اینکه بزحمت نیفتند کنار پاشون کف کوچه ریختن (بعد فهمیدم سرویس مدرسه است)خانمم دید گفت پنجره رو باز کن ، اشاره کن شاید کمی بخود بیاد ،ولی ما طبقه چاریم گفتم جالب نیست ولی حتما بهش تذکر میدم.
وقتی هنوز اینگونه افراد در کلان شهری مثل مشهدتفکری چنین دارند باید آدم واقعانگران عروسکش باشد .

سپاس

سلام و درود استاد محزونی ارجمند

خیلی تاسف باره منم شب تاسوعا دیدم دو تا خانم چادری شیرکاکائو نذری گرفته بودند خوردند و جلو ما پرت کردند روی شمشادهای جدول کنار پیاده رو خیلی عصبانی شدم ولی چون با ماشین داشتم رد می شدم پشت سرم ترافیک بود نشد کاری بکنم واقعا چرا بعضی ها اینقدر شعورشون کمه ؟ یعنی اینا تو خونه ی خودشونم هر چی می خورند پرت می کنند دور و برشون؟

مهربانو دوشنبه 2 مهر 1397 ساعت 18:37

سلام‌و عرض ادب پونه جان،پاییزتان به مهر و زیبایی[گل]

سلام و درود بر بانوی مهربانی ها مهربانوی عزیز

پاییزتان سرشار از عشق و زیبایی عزیزمهربون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد