من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"حصار"

Photo by :Pooneh.Shahi


وقتی 


حصار می کشیم


  به دور افکارمان 


دنیا  زندانی می شود  


بی گریز


نه امید رهایی هست 


نه امید  پناهی ...



"پونه شاهی "


28__مهر __94



نظرات 1 + ارسال نظر
خسرو سه‌شنبه 28 مهر 1394 ساعت 22:01

. درود . آری یک حقیقت را نوشته ای . . باور دارم میان انسان ها
. هیچ چیزی نیست جز دیواری که خودشان می کشند .
. منزوی می شوند اما . . مغرور سرمایه خود تنها می مانند
. اگر به خوان هشتم نیامدید . به این معناست که دیگر من هم نیایم .

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد ...

من که میام به خوان هشتم هم متوجه نمیشید که اومدم دلیلش هم همین که امشب بعد از چند شب هم به وبلاگ خودم سر زدم هم وبلاگ شما نطر هم دادم ولی نمی خونید و نمی بینید و تهدید می کنید ...دوست داشتید تشریف بیارید به وبلاگ من قدمتون روی چشم دوست هم نداشتید اجباری نیست دوست گرامی همیشه و در همه حال موفق باشید و سلامت و موید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد