من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"نسل سوخته"

ما ، آنهایی که از نسل سوخته ایم


وارث چشمهای به آسمان دوخته ایم


شاید معجزه ای


شاید معجزه ای


حرف که داد می شود ،


فقر که همزاد می شود


بیکاری که بیداد می شود


صلحی که با جنگ یاد  می شود


سرزمین  پر آشوب ام  که زادگاه باد می شود


پیله می کند اندوه در هسته ی خاموش انتظار


ما ، آنهایی که بهتر  می سوزیم


ما، آنهایی که بهتر خاکستر می شویم


در هسته ی خاموش انتظار ، منتظر معجزه ایم  ...



"پونه شاهی "


19__8__93

نظرات 2 + ارسال نظر
طاهره شاهی سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 11:20 http://shahi72@gmail.com

به صفای دل رندان صبوحی زدگان
بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند

صفا اوردی خواهر مهربونم وبم به قدمت منور شده...حکایت ما آدما همون حکایته که میگه ...بی دلی در همه احوال خدا با او بود ...او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد ...

آسنا دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 21:32

هییییییییی اجی گفتی واقعا نسل سوخته ایم خخخخخخ

اوهوم سیاه سوخته و پدر سوخته ایم

با اجازه ات میخام پیام تبریکتولدمو پاک کنم و همچنین پیام تبریک آقا خسرو رو با اجازه خودشون ...نمیخام اثری از تولدم تو وب باشه مچکرات بعدشم بیام این مطلبو ویرایش کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد