من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"دلتنگی"

مثل همین جنگ 
که در دنیا 
پایانی ندارد 
دلتنگی من هم پایانی ندارد...


"پونه شاهی "

8 دی 94

نظرات 4 + ارسال نظر
آسنا یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 11:16

من نباشم هیج جاصفانداره

والا بخدا

آسنا پنج‌شنبه 10 دی 1394 ساعت 10:04

دلم آرام می‌ماند

اگر تو،

جاودانه آسمان آبی شبهای من باشی...

به به به به آسنا جون تشریف تونو اوردی دیگه
باور از بخت ندارم که تو مهمان منی ...مارکوپولوی من

خسرو چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 15:57

. سلام . . پیدایش کردم !!!!! اصلا از عصبانیت
. نمی دیدمش . . . حالم را را نمیدانی . . .

سلام و درود
عصبانیت چرا ؟؟؟؟
همیشه تو تمام سختی ها یادتون باشه ...این نیز بگذرد ...
موفق باشید دوست گرامی

خسرو چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 14:41

. درود . می خواهم پنجره نظر را حذف کنم . .
. یا حداقل دکمه ارسال نظر را . .
. دیگر مایل نیستم شخصی برایم نظر بنویسد .
. لطفا راهنمایی کنید . چگونه باید این کار را انجام دهم .
. زود . . فوری . . متشکرم .

سلام و درود جناب خسرو
دسترسی به نت تا الان نداشتم
منم بلد نیستم شب یه سیستم رو چک کنم ببینم جایی هست برای این مورد خبرتون می کنم
موفق باشید و شاد و پیروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد