من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"مقدس"


مقدس  است 

ماندن و دفاع تو از من 

در برابر هجوم حجم تنهایی...


"پونه شاهی "

نظرات 19 + ارسال نظر
هیچ کس سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 11:38 http://toghyanesokoot.blogfa.com/

آفرین
لذت بردم
عالی بود

سپاس و دروووود

خوشحالم که خوشتون اومد مرسی مرسی

مهربانو سه‌شنبه 4 اسفند 1394 ساعت 18:57

به چالش می کشد چشمت نگاه برّه آهورا
برای روی زیبای توحوری می کشد هورا

دهانِ رهگذر هاباز خواهد ماند از حیرت
درانظارعمومی گر نپوشانی بَر و رورا

تو از اسطوره هازیباتری،این را کسی داند
که درامواج موهایت ببیند پیچش مورا

چنان بوی نفس هایت شبم را کرده عطر آگین
که دیگر بی محلّی می کنم گلهای شب بورا

صدای پای تو در دل هیاهویی به پا کرده
به هر شکلی که می دانی بخوابان این هیاهو را

دوستت دارم چه بیرحمانه باور کن عزیز !
عاشقم یک عاشق دیوانه باور کن عزیز !

گرچه هر شب کار من گریه ست دلواپس نباش
رو به راهم باز خوشبختانه باور کن عزیز !

رو به راهی که شبی با خود تو را تا دور برد
رو به راهی که مرا ویرانه.. باور کن عزیز !

لب مربا، چشم عسل، خامه بناگوش منی
چیده ام با یاد تو صبحانه باور کن عزیز !

چای می ریزم برایت گرچه پیشم نیستی
جای تو خالی ست در این خانه باور کن عزیز !

بغض کرده گوشه ای آغوش مانتوی تو را
باز این پیراهن مردانه باور کن عزیز !

گاه من، من نیستم در آینه شاید تویی
لرز دارد هق هق این شانه باور کن عزیز !

گل چنان هستی که تا نام تو را می آورم
می نشیند بر لبم پروانه باور کن عزیز !

نه ! نمی گیرد کسی جای تو را در سینه ام
تا ابد هستی یکی یکدانه باور کن عزیز !

عاقبت یک روز می آیی که دیگر نیستم
اشک شاید.. شکوه ای اما نه، باور کن عزیز !

عاشقانه های #شهراد_میدرى

مهربانو سه‌شنبه 4 اسفند 1394 ساعت 18:11

ایمان و رؤیا
این دو
در وجود شاعران حقیقی نهفته‌ است
آری ...
روزنه ورود به ابدیت
در دل آن‌ها پنهان است

#جبران_خلیل_جبران

زیبایی شعرهایم
مرهون، چشمان توست
پلک نزن بانو!
قلمم می خُشکد . . .
"آتش"

مجیدوفادار سه‌شنبه 4 اسفند 1394 ساعت 16:16

فقط خداست که …
میشود با دهان بسته صدایش کرد…
میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت…
تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد…
تنهاکسی است که وقتی همه رفتند میماند…
وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید…
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود…

سلام بر دوست وپونه

فقط خدا داند ...

صدای سکوت بلند ترا

شاملو گفته بود:

"سکوت سرشار از ناگفتنی هاست" ...

سلام بر مجید وفا دار ...اصن سکوت تلخ بهت نمیاد ...امیدوارم دوباره به روزهای شاد برگردی

که هیچکس جلو دار شادی و شوخی هات نبود و اون همه شکلکها که نه تنها وسط کلمات می ذاشتی اپه اوضاع خوب پیش می رفت کم کم به ازاء هر حرف یه شکلک می ذاشتی ...

شهریار بیگی دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 21:29

مقدس هستی ای بانوی ایرانی
چون تورا هست زپاکی هم نشانی

سپاس و درود
موفق باشید و پیروز

آسنا یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 17:45 http://powerpoint-ontime.blogfa.com/

سلاااام بر پونه شاعر
حالا شدم استاد
سعیمو میکنم ههههههه

سلاااام آفرررین

مهربانو یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 13:01

سلام پونه جان چرا کامنتم خالی اومده مگه نمیشه کپی اینجا گذاشت؟

سلام عزیزم
نمی دونم چرا نیومده خالی اومده همش تقصیر آمریکاست خودشو ناراحت نکن
اگه کانون ادبی و فرهنگی مجازی می شناسی چند نمونه خوب به من معرفی کن لطفا" ...می خواهم گاهی باهاشون همکاری کنم مرسی مرسی

مهربانو یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 11:52

خالی بستی بانو

مهربانو یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 11:36

رشته ایی بر گردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطر خواه اوست
سلام و عرض ارادت خدمت دوست و خواهر شفیق و فرهیخته ام
نازنینم کاملا شرایط شما را درک میکنم.عطر حضورتان چه کامنت بگذارید یا نه ، مرا کفایت می کند
دشمنتان شرمنده باشد و خدا قوّت نازنینم

سلام بر مهر پویا مهربانوی عزیز بانوی مهربانی ها
مرسی از اینکه هستی همیشه اینجا توی قلبم

آسنا شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 14:44 http://powerpoint-ontime.blogfa.com/

سام علیک
ببین نمیذاری دودقیقه اروم باشم یبارم قشنگ حرفیدم شاخ دراوردی
همون خوبه بیام گردوخاک کنم
فدای تو عزیزمی میدونم خودمم عزیزم نمیخواد بگی روت نمیشه

سلام بر استاد آسنای شیطون بلا
اصن اندی آهنگ شیطون بلا رو برای تو خونده
راست میگی بیااااااا با صدای باران ... کمی مودب باشیم ایشالا که یه جورایی به دردمون به خوره

آسنا شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 11:41 http://powerpoint-ontime.blogfa.com/

سلاااااام بر پونه مهربون عزیز جون
چرا پشت سرم باز غیبت کردین پل صراط که میخواین برین بهشت برتون میگردونم جهنم تنها نباشم باهم شادباشیم
شما لطف دارین اما من بی سوات کجا شما شاعران کجا

سلااااااااااااااام
اوووه ه ه اووووه ه ه چه لفظ قلم حرفیدی
اصن بهت نمیاد با من اینجوری حرف بزنی الان همه فک میکنن چقد مودبی

مهربانو شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 10:40

تو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب
چه اختلاف بــزرگی کجا به هم برسیم

#فرامرز_عرب_عامری

ما دو خط موازی بودیم
که در آخریک غزل
هم را شکستیم
هم شکستیم
هم گذاشتیم
هم گذشتیم
تو آنسو ی این خط
تنها ماندی و من این سوی خط
چه تقاطع بد فرجامی

خسرو جمعه 30 بهمن 1394 ساعت 15:11

. درود . چندین چند بار آمده ام و نیامدی .
. گفتیم بناز بخرام و جهانی ز خود شاد کن
. ای کبک کشور ناز که خرامان نیامدی
. از یک غزلم که تضمین غزل شهریار است .
. و این هم تقدیم شما . . نمیدانم چه می شود خوب
. یا بد !!! . . بداهه است و الآن در فکرم !!!
. مردم همه می خندند
. بر حالت من . . اما .
. فریاد ندانند که . .
. گریان تو هستم من .
. خودت ویرایشش کن . . تا قشنگ شود . متشکرم

مردم همه می خندند
بر حالت من ...اما ..
فریاد ندانند که ...
گریان تو هستم ...
من در به در کوی تو هستم ...
این شهر پر از یاد تو گشته ...
من غرق در اندوه تو هستم ...
کاش جرعه ای از می ببرد
یاد تو را از دل مسکین
من ندانم ز چه رو
غافل از احوال تو هستم
کاش شعر بدمد حس مرا
در دل کورت
من عاشق و شیدای تو هستم
آه از دل شیدا ی من و حس عبورت
من کشته ی در راه تو هستم ....
+هه هه چقد عشقولانه شد شما به دل نگیرید شعر است دیگرررر(برداشت و مرداشت و غیره و ذالک شخصی ممنوع این فقط یه دویل ادبی هستش و بس:) )
این هم جواب دویل شعری شما ...

خسرو پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 21:03

. سلام . نگفتم . این اسنا . . ارشد را هم خوانده ؟؟!! .
. دیدی چه وبلاگی زده ؟؟!! . . منو راه نمی دادند
. هی خواهش و تمنا . . رفتم تو . . به به
. چه فضایی . . پونه عزیز . . بیا هر دوتای ما جمع کنیم
. و تعطیل . . برویم دم در وبلاگ اسنا
. شاید راهمان دادند . .
. خودت برای همه می نویسی . . بجز من
. این بود [ دفاع تو . . . از من ؟؟ ]

سلام و درود جناب خسرو خان ؛ خان خوان هشتم
آسنا کارش درسته آخرشه ...التماس نکنید منم التماسش نمیکنم باید خودش بیاد دنبالمون تا بریم سر بزنیم من دفاع مفاع بلد نیستم فقط حمله بلدم

مهربانو پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 18:11

آن را که جفا جوست نمی باید خواست

سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست

مارا ز تو غیر از توتمنایی نیست

از دوست به جز دوست نمی باید خواست

"رهی معیری"

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم ....
فدای مهربونیات عزیزمی

خسرو چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 21:17

. درود . . پونه عزیز . . گویا کمی عصبانی شدی !!
. و وقتی دیدی حق با من است
. کمی آرام شدی . . اما خودمانیم . . . این
. یک تیکه را خیلی کاریزماتوریک آمدیاااا . . خوشمل است
. دفاع تو از من . . . یعنی شما از من ؟؟!!!!!
. متشکرم .

سلام و درود خسروخان
عصبانی چی ؟ دفاع چی ؟
شعر و ادبیاته دیگه همه چیز درهم و برهمه

شهریار بیگی چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 18:05

در هجوم تنهایی تو مباش نگران ای بان

که در تنهای تو هست ایزد نگهبان

زکوی دوست مباش غافل شیرین سخن

دیدم اعتراضت بر ان ابله که دارد فکر باطل

ز خود خواهی خود شده فاسد مجازستان

می گیرد به خیال خود خورده بر بزرگان

شاهد هم می گیرد زمیان فرهنگ دوستان

که من هستم ناقل و وام دار فرهنگ ایران

باری به تو می گویم ای بی خرد از فرهنگ ایران

چه نیاز است به تو که باشی طرف دارایران

سلام و درود
خوش اومدید به وبلاگ من

r.s چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 11:15

ماندن و دفاع تو از من

عـــالــی

سلام و درود
خوش آمدید و سپاسگزارم

آسنا چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 10:49 http://powerpoint-ontime.blogfa.com/

پیراهنی از ستاره بر تن کردند
دل را به امید کوچ روشن کردند
آنجا که شب از رود خروشان تر بود
محدوده ی صبح را معیّن کردند
هادی فردوسی

به به آسنای عزیزم مرسی مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد