من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"
من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

من پریشانتر از قاصدکم در دل باد

اگر به خانه ی من می آیی یک کتاب بیاور تا با آن روشن کنم شبهای تاریک افکارم را... "پونه شاهی"

"دل خوشی"



ما دل خوش آنیم که از در تو درآیی 

ماه ی و شب ام چون رخ مهتاب درآیی...


"پونه شاهی"

نظرات 7 + ارسال نظر
rez دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 12:28

دلخوشی های کوچک
یعنی یک لبخند در جواب نگاهت . .
یعنی ذوق کودک از توصیف کفش عیدش . .
دلخوشی های کوچک یعنی در عین همه نداشتنها ،
برگی را بگذاری در میان کتابهایت برای یادگاری . .
دلخوشی های کوچک یعنی جمع دوستانت . .
یعنی همین تنگ کوچکـِـ به انتظار ماهی قرمز . .
یعنی چای صبحانه . .
یعنی امروز ، باز تو هستی . .
یعنی باز عقربه ساعت زندگی ات ،
برای ۲۴ ساعت دیگر به راه افتاده اس . .
دلخوشی کوچک یعنی
چراغ هنوز روشن است . . .

دلخوشی های کوچک
یعنی کوک ساعت روی ساعت دوست
دلخوشی کوچک یعنی همه جا حضور دوست
دل خوشی کوچک یعنی سپیده و رضوان در وبلاگ دوست
دل خوشی کوچک یعنی هنوز هم عاشق مرامتم ای دوست ...
چقدر وبلاگم نورانی شده از حضورت سپیده رضوان مهربون قدمت گلبارون

آسنا یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 09:49

اصلا خوب نیس داره بدترمیشه بیشتراز یه هفته س هیچی نتونسته بخوره .فقط سرم وصله

نگران نباش عزیزم خوب میشه
این نیز بگذرد و حالش به شود ...

خسرو شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 18:46

. دیر گاهی است
. در کنج قفس ها
. پرنده های دل تنگ
. در حسرت پرواز به آسمان می نگرند
. هر روز
. شادمانه پرواز می کنند . تا دور دست ها
. در هوای پاک آزادی
. تا آخرین اوج رویاشان .
. درود . . نازنین . به نظر شما . . آیا توانسته ام
. آزادی در اسارت را تصویر کنم . ؟؟!! .
. البته با یک مبارزه منفی . . تا صیاد دق کند !!! .
. موفق باشید .

سلام و درود
تصویر خیلی قشنگیه شما خوب به تصویر کشیدید ...ولی ...
ولی می دونید پرنده های قفسی عادت دارند به دل واپس ی
شاید اگه رها بشن برن یه جایی بمیرن ...
قفس شده عادتشون
کز می کنند کنج قفس
نگاهشون پرمیکشه توهر نفس ...
باید یه کاری بکنند ...
عادتها رو رها کنند ...
یاد بگیرند پریدنو
یادشون بیاد گذشته رو
قفس نبوده بین ما
اونا بودن توی هوا...

خسرو شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 18:43

. درود . ای باااابا یک سال است دعا می کنم . خدا
. راه راست را بسوی مجیدخان کج کند
. . . کج نمی شود . . . بی مودب
. اصلا با راست بودن مخالف است
. پیر مرد است دیگر . . . چه کند .

درود...
هر چه دلم خواست نه آن می شود
آنچه خدا خواست همان می شود ...

فک کنم سروده ی حضرت حافظ جان باشه

آسنا شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 07:09

سلاام گلم شرمنده دیر به دیرمیام .هنوز بیمارستانم مرخص نکردنش
یباردیگه‌ اینقدرکوتاه بنویسیاا یچی میگماا خودت میدونیخب ادم ومیذاری توخماری والا

سلام عزیزم
ان شاالله مه هر چه زودتر خوب بشه آمین
همین که هست

خسرو چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 20:51

. درود . خب این ها را ادامه بده . . تا بشود یک غزل .
. تا بحال چند تک بیت از تو خوانده ام . یکی از دیگری
. قشنگ تر . . در ضمن . من برای جهان سوم . نظری
. ندادم . . و نمیدانم چرا ؟؟!! . . آیا وقت نداشتم !!
. و . . در هر حال بسیار عالی بود .

سلام و درود
سپاس ...این تک بیتی ها بهتر از آب در می آد چون من تبحری در غزل سرودن ندارم
جهان سوم ...شاید دوستش نداشتی و ارتباط برقرار نکردی باهاش برا همین نظر ندادی

مجیدوفادار چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 18:16

سلام پونه زیبا بود و کم

واسه دوایی هم نبود

تازه منتظر بودم از دربیاد تو دیدم تموم شد

دفه بعد ادامه شو بیشتر کن
تا تو اتاق خوابش هم برو ببینم چی مشه

شکلک هات حال میده مفتی هست منم میذارم

سلام ...
خدا ان شاالله راه راست رو بسمتت هدایت کنه آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد